نوشته شده توسط : ذهن نو

افسردگی و کارکردهای مغز ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند. افسردگی ازجمله اختلالات روانی است که تأثیر به سزایی بر روی شرایط جسمی افراد، به‌ویژه کارکردهای مغز آن‌ها می‌گذارد. تغییرات شیمیایی خاصی که در مغز افراد مبتلا به افسردگی بروز می‌کند منجر به ایجاد علائمی در آن‌ها می‌گردد؛ ازجمله: خلق افسرده، کندی روانی- حرکتی، تغییراتی در وضعیت خواب و خوردن و… . با توجه به تعامل متقابل وضعیت جسمی و روانی انسان، طبیعی است که درمان‌های روان‌شناختی بتوانند علاوه بر کاهش افسردگی، منجر به بهبود کارکردهای جسمی و فعالیت‌های مغز نیز گردد. در صورتی که دچار افسردگی شده‌اید، می‌توانید همین الان برای دریافت مشاوره افسردگی کلیک کنید.

برای دریافت مشاوره در زمینه افسردگی کارکردهای مغز می‌توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی روانشناسی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن های ثابت شهری با شماره 9099070354 تماس بگیرید.

 

منبع:  افسردگی و کارکردهای مغز

تأثیر افسردگی بر کارکردهای مغز

 

افسردگی یکی از بیماری‌های روانی رایج در بین افراد جامعه است. از ویژگی‌های این اختلال می‌توان به احساس بی‌رمقی، خلق پایین، کاهش فعالیت‌های جسمانی و حرکتی، احساس خستگی و خواب‌آلودگی، تغییراتی در اشتها و کاهش قدرت حافظه اشاره کرد. با توجه به این که هر یک از این موارد از طریق بخش‌هایی در مغز کنترل می‌شود، می‌توان نتیجه گرفت که افسردگی باعث ایجاد تغییراتی در عملکردهای مغزی و درنتیجه به وجود آمدن این علائم می‌گردد. برخی از نواحی مغزی که تحت این تأثیر قرار می‌گیرند به شرح زیر هستند. برای آشنایی با علائم افسردگی کلیک کنید.

هیپوکامپ

افراد مبتلا به افسردگی علائمی از خود نشان می‌دهند که گویای اختلال عملکرد در هیپوکامپ است. هیپوکامپ، بخشی در نزدیکی مغز مرکزی است که در آگاه شدن از شرایطی که واکنش‌های عاطفی در آن‌ها روی می‌دهند، نقش مهمی دارند؛ بنابراین نابسامانی در عملکرد این ناحیه، به هنگام افسردگی، باعث می‌شود که فرد واکنش‌های عاطفی را جدا از شرایط محیطی مربوط به آن‌ها بداند. این حالت باعث می‌شود که افراد افسرده غم و ناراحتی را به‌طور مستقل و جدا از شرایط محیطی در نظر بگیرند.

بادامه | افسردگی و کارکردهای مغز

برخی از شواهد نشان می‌دهند که ناهنجاری‌های ساختاری و کارکردی در بادامه با افسردگی ارتباط دارد. فعالیت بالای بادامه در افسردگی باعث می‌شود که مبتلایان، به پردازش اطلاعات ناخوشایند به‌طور مکرر پرداخته و بیش‌ازحد در مورد خاطرات منفی و جنبه‌های ناراحت‌کننده محیط توجه کنند.

قشر پیش پیشانی

باور متخصصان بر این است که افسردگی با سطح پایین فعالیت در قشر پیش پیشانی مغز ارتباط دارد. ابن منطقه در ایجاد و نگه‌داری تصاویر ذهنی، مشخص کردن اهداف و برنامه‌ریزی برای رسیدن به آن‌ها اهمیت دارد و نابسامانی در فعالیت‌های آن باعث بروز مسائلی به شرح زیر در افسردگی می‌شود:

  • مشکل در متمایز کردن خوب و بد
  • اشکال در تمییز افکار متضاد
  • ناتوانی در پیش‌بینی پیامدهای آتی رفتارهای کنونی
  • عدم توانایی در سرکوب امیال و انگیزه‌های ناگهانی

علت های افسردگی در مغز | افسردگی و کارکردهای مغز

بر طبق شواهد پزشکی و بررسی‌های انجام‌شده، آنچه باعث اثرگذاری افسردگی در مغز می‌شود، تغییرات شیمیایی است که درنتیجه نوساناتی در ترشح و جذب هورمون و انتقال‌دهنده‌های عصبی بروز پیدا می‌کند. یکی از مهم‌ترین این ناقل‌های عصبی، کورتیزول است که نقش بسیار زیادی در شروع روند افسردگی و ایجاد نشانه‌های آن دارد.

در افراد عادی، سطح ماده کورتیزول در ابتدای روز بالا است اما به‌مرور کاهش‌یافته و در شب به سطح بسیار پایینی می‌رسد. بااین‌حال در افراد مبتلا به افسردگی سطح کورتیزول کاهش نمی‌یابد و درنتیجه بالا بودن این ماده در مغز، تأثیراتی در عملکرد نواحی مختلف مغزی رخ می‌دهد. برای کسب اطلاعات بیشتر مقاله انواع افسردگی را بخوانید.

نحوه بهبود عملکردهای مغزی در افسردگی

 

همان‌طور که بالاتر گفته شد، افسردگی مشکلی روانی است که هم بر جنبه‌های جسمی تأثیر می‌گذارد و هم از آن‌ها تأثیر می‌پذیرد؛ بنابراین، روش‌های درمان آن نیز شامل دو حوزه بیولوژیکی و روان‌شناختی می‌گردد.

دارودرمانی مهم‌ترین درمان بیولوژیکی افسردگی

داروهای ضدافسردگی دارای انواع زیادی هستند که می‌توانند تأثیر افسردگی بر مغز و کارکردهای آن را کاهش دهند. این داروها با کمک به متعادل کردن مواد شیمیایی به فرد افسرده یاری می‌رسانند.

ازجمله مهم‌ترین داروها در این حوزه عبارت‌اند از:

الف) داروهای بازدارنده انتخابی بازجذب سرتونین (SSRIها): مانند فلوکستین، سرترالین، فلوکسامین، پاروکستین، ترازودون، سیتالوپرام و بوپروپیون.

ب) داروهای سه حلقه ای (TCAها): همچون ایمی پرامین، آمی تیریپ تیلین، دسی پرامین و نور تریپ تیلین. این داروها برای تسکین نشانه‌های کاهش اشتها و بی‌خوابی مؤثرند.

ج) بازدارنده های مونو آمین اکسیداز (MAOIها): مثل فنلزین و ترانیل سیپرومین.

د) بازدارنده‌ های انتخابی بازجذب سرتونین و نورواپی نفرین (SNRIها): مانند دولوکستین، ونلافاکسین و دز- ونلافاکسین.

علاوه بر این موارد، داروهای تثبیت‌کننده خلق و آرام‌بخش نیز می‌توانند در کاهش برخی از علائم و نشانه‌ها افراد مبتلا مفید باشند.

به‌غیراز تجویز دارو، درمان‌های بیولوژیکی دیگری هم وجود دارند که بنا بر نظر متخصصین می‌توان از آن‌ها نیز استفاده کرد. برای مثال درمان با شوک الکتریکی (ECT) جزو این درمان‌ها هستند.

درمان‌های روان‌شناختی برای بهبود کارکردهای مغزی افراد افسرده

برخلاف درمان‌های بیولوژیکی که سعی می‌کنند به‌صورت تهاجمی و با واردکردن چیزی به بدن، در جهت درمان بیماران تلاش کنند، درمان‌های روان‌شناختی رویکردی ملایم‌تر دارند. ازاین‌جهت ترجیح بر این است که با استفاده از این نوع درمان‌ها به بیماران افسرده کمک شود.

در حقیقت درمان‌های روان‌شناختی تلاش می‌کنند تا نحوه تأثیر متقابل افکار، ادراک‌ها و رفتار با خلق افسرده را دریابند. ازجمله درمان‌های این حوزه عبارت‌اند از:

  • روان‌کاوی
  • آموزش مهارت‌های اجتماعی
  • رفتاردرمانی
  • شناخت درمانی
  • درمان‌های مبتنی بر ذهن آگاهی

لازم به ذکر است که اثر درمانی رویکردهای روان‌شناختی بسیار طولانی‌تر از درمان‌های دارویی گزارش‌شده است؛ بنابراین این موضوع و با توجه به اینکه هر دارویی جدا از جنبه درمانی خود، عوارض جانبی‌ای نیز همراه خود دارد، خط اول درمان افراد مبتلا به افسردگی را درمان‌های روان‌شناختی پوشش می‌دهند. برای شروع درمان افسردگی کلیک کنید.

افسردگی و کوچک شدن مغز

برخی تصور می‌کنند که کوچک شدن مغز در اثر افسردگی، یک باور غلط در مورد این بیماری است. اما تحقیقات ثابت کرده اند که چنین اتفاقی واقعا برای مغز می‌افتد. این یک انقباض مغزی است که گاهی برگشت پذیر بوده و دوباره مغز به حالت اولش برمی‌گردد. اما به طور کلی کاهش هورمون ها و اتفاقات دیگری که در مغز می‌افتند؛ همگی چنین حالتی را سبب می‌شوند.

نقش انتقال دهنده های عصبی در افسردگی و کارکردهای مغز

در مورد رابطه افسردگی و کارکردهای مغز نکته دیگری که باید در نظر داشته باشیم؛ نقش انتقال دهنده های عصبی هستند. در بیشتر موارد کاهش همین انتقال دهنده های عصبی مانند دوپامین و سرتونین در مغز هستند که منجر به ابتلای افراد به افسردگی می‌شوند. حتی داروهایی که برای درمان افسردگی نیز تجویز می‌شوند نیز میزان این انتقال دهنده را تنظیم می‌کنند.

افسردگی کارکردهای شناختی مغز

با ابتلا به افسردگی شاهد تغییراتی در کارکردهای شناختی افراد مثل تصمیم گیری و قدرت اراده نیز هستیم. زمانی که افراد دچار افسردگی می‌شوند؛ دیگر نمی‌توانند حتی در فعالیت های روزانه و پیش پا افتاده خود نیز عملکرد خوبی داشته باشند. حافظه آنان نیز دچار اختلال شده و به همین دلیل به طور کلی منزوی و گوشه گیر می‌شوند.

افسردگی و اختلال در حافظه

همانطور که در قسمت قبلی هم به آن اشاره کردیم؛ افسردگی حافظه افراد را نیز مختل می‌کند. در بسیاری از موارد شاهد این موضوع هستیم افراد با وجود افسردگی بسیاری از مسائل را فراموش می‌کنند. برای مثال در حین صحبت کردن ادامه حرف خود را فراموش کرده و دیگر ادامه نمی‌دهند.

افسردگی محافظ عصبی است؟

در مورد تاثیر افسردگی و کارکردهای مغزی نظریه های مختلفی وجود دارد که یکی از آنها این است که افسردگی گاها نقش محافظت کننده برای مغز را دارد. اسم این نظریه نورتروفیک افسردگی است که بر اساس آن افسردگی منجر به رشد و بقای نورون ها می‌شود. در واقع افسردگی مکانیسمی است که تاب آوری و قدرت سازگاری مغز را افزایش می‌دهد.

افسردگی و تاثیر آن بر چهره

افسردگی حتی چهره افراد را نیز تحت تاثیر قرار می‌دهد. در صورت ابتلای افراد به افسردگی چین و چروک های صورت افراد زیاد شده، گودی زیر چشم شان بیشتر شده و حتی ممکن است پوست آنها شل شود. روانشناسان در حین تشخیص ابتلا به بیماری های مختلف به این موضوع نیز در افراد توجه کرده و گاها یکی از ملاک های آنان همین است.

مرکز افسردگی در مغز کجاست؟

بخش های مختلفی از مغز در ابتلا به افسردگی نقش دارند؛ اما یکی از بخش های مغز به اسم آمیگدالا که مسئول پاسخ های احساسی مانند لذت و ترس است؛ در ابتلا به افسردگی و کارکردهای مغز نقش داشته و می‌‌تواند عامل اصلی ابتلا به افسردگی و یا تشدید کننده آن باشد.

سخن پایانی

افسردگی یکی از اختلالات شایع روان است که عوامل مختلفی در ابتلا به آن نقش دارد. گاهی این خود شیمی مغز است که منجر به بروز نشانه های افسردگی در افراد می‌گردد. از این رو در بررسی علل و درمان افسردگی نباید نقش کارکردهای مغز را نادیده گرفت. افراد باید علاوه بر کمک گرفتن از روانشناس، وضعیت جسمانی خود را نیز بررسی کرده و از سلامت مغز خود نیز اطمینان حاصل کنند.

برای دریافت مشاوره در زمینه افسردگی کارکردهای مغز می‌توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی روانشناسی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن های ثابت شهری با شماره 9099070354 تماس بگیرید.





:: بازدید از این مطلب : 62
|
امتیاز مطلب : 22
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : جمعه 29 تير 1403 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: